سرنوشت متفاوت شکنجه گران ساواک بعد از انقلاب

فریدون توانگری معروف به آرش، بهمن نادری پور معروف به تهرانی، منوچهر وظیفه خواه معروف به دکتر منوچهری، محمد علی شعبانی، معروف به دکتر حسینی و علی اکبر دهقانی از جمله شکنجه گران معروف ساواک بودند؛ اما سرنوشت همه آنها یکسان نبود.شکنجه گری که خاطراتش را می نویسد. از میان بازجویان ساواک به تازگی یک

کد خبر : 3055
تاریخ انتشار : دوشنبه 16 تیر 1399 - 16:18

فریدون توانگری معروف به آرش، بهمن نادری پور معروف به تهرانی، منوچهر وظیفه خواه معروف به دکتر منوچهری، محمد علی شعبانی، معروف به دکتر حسینی و علی اکبر دهقانی از جمله شکنجه گران معروف ساواک بودند؛ اما سرنوشت همه آنها یکسان نبود.شکنجه گری که خاطراتش را می نویسد.

از میان بازجویان ساواک به تازگی یک نفر به نام علی اکبر دهقانی به ایران بازگشته است. گویا مرور زمان به نفع او تمام شده و از اعدام رهیده است. اخیرا مستندی با عنوان «پرسنل اداره سوم» به کارگردانی ایمان گودرزی، درباره او و مواجهه اش با زندانیان سابق که به دست او شکنجه شده اند، در شبکه «مستند» پخش شده است. درباره او گفته شده که مشغول نوشتن خاطراتش است. خودش در این مستند می گوید: «من علی اکبر دهقانی هستم. با اسامی مستعار محمودی و بهرنگ طالبی، در سال ۱۳۴۹ به استخدام ساواک درآمدم. تعدادی از دوستانمان اسرائیل رفته بودند و دوره دیده بودند. من خودم تعداد زیادی بازجویی کرده بودم، تعداد زیادی هم شکنجه کرده بودم». در این مستند او با تعدادی از زندانیان سیاسی سابق روبه رو می شود. بیشتر آنها را به یاد نمی آورد و پاسخ می شنود که طبیعی است؛ چون او با تعداد زیادی زندانی مواجه بوده و زندانیان برعکس تنها با یک بازجو. دهقانی می گوید که از کارهایش شرمنده است. می گوید مامور بوده و معذور، احمق بوده و گاهی هم بغض می کند. یک نفر یعنی مجید روزی طلب را هم به یاد می آورد و خطاب به او می گوید: «به اتفاق مامور شهربانی رفتیم پایین. درست است؟ شما را لخت کردیم. بستیم به تخت. شروع به شکنجه شما کردیم با باتوم برقی به نقاط حساس بدنتان زدیم»، بعدا معلوم می شود که روزی طلب آن زمان ۲۱ ساله و دهقانی ۲۴ ساله بوده است. پرسشی که بسیاری از زندانیان سیاسی آن روزگار از دهقانی دارند، این است که درست است که مامور و معذور بوده؛ اما آن همه خشونتی که به گفته زندانیان بیش از دیگر بازجویان از او سر می زده، فراتر از یک وظیفه کارمندی بوده است و حالا سوال شان این است که این همه سبعیت از کجا ناشی می شده؟ زندانیان سیاسی در مقابل دهقانی همچنان از عوارض به جا مانده و دردهای ناشی از آن شکنجه ها می گویند.

پرسشی که از دهقانی درباره مامور و معذور بودنش سوال می شود و واماندگی او در پاسخ، بسیار شبیه سوالی است که هانا آرنت به دنبال یافتن آن در دادگاه آیشمن بود. آیشمن مسئول هماهنگی اعزام هزاران یهودی به اردوگاه های مرگ بود. به گفته آرنت، آیشمن «هیچ گاه نفهمید که دارد چه کاری انجام می دهد»؛ چرا که «قادر به تفکر و دیدن موضوع از زاویه دید یک شخص دیگر نبود». او چون در این مورد خاص از قوه تشخیص درست برخوردار نبود، «تحت شرایطی مرتکب آن جنایات شد که تقریبا به او امکان این را نمی داد که بفهمد یا احساس کند که دارد به کار خطایی دست می زند».

شکنجه گری که خودکشی کرد

محمدعلی شعبانی، معروف به دکتر حسینی، با درجه گروهبانی در رکن ۲ مشغول خدمت شد. او پس از تاسیس ساواک در سال ۳۶، برای ادامه خدمت به ساواک منتقل شد و در اداره سوم فعالیت می کرد. با کسب مقام مدیریت اوین، دکتر حسینی تا مدتی مسئول بازجویی و شکنجه زندانیان سیاسی بود. زمانی که «کمیته مشترک ضد خرابکاری» در ساواک تشکیل شد، او نیز در آن قسمت مشغول به کار شد. شعبانی در این بخش، انواع روش های شکنجه و بازپرسی مانند «توجیه و حفاظت»، «شوک الکتریکی» و «آپولو» را به کار بست. در برخی منابع درباره روش کاری وحشتناک این شکنجه گر این گونه نوشته شده: او زندانی را روی دستگاه مخصوص شکنجه «آپولو» می نشاند و کف دست و ساق پای زندانی را زیر گیره های آن پرس کرده و کلاه آهنی مخصوصی که تا گردن زندانی را می پوشاند، روی سر او قرار می داد، آن گاه شروع به زدن کابل می کرد. دکتر حسینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در تاریخ ۲۴ اسفند ۵۷ هنگامی که منزلش محاصره بود، با اسلحه کمری اقدام به خودکشی کرد؛ اما بلافاصله به بیمارستان منتقل و سرانجام در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۵۸ درگذشت.

شکنجه گرانی که اعدام شدند

فریدون توانگری، معروف به آرش، در سال ۱۳۵۱ با مدرک دیپلم به استخدام ساواک درآمد و به عنوان یک نیروی عادی مشغول به خدمت شد. در اوایل سال ۱۳۵۲ با ارتقای شغل مسئول اقدام دایره عملیات شد و به بازجویی و شکنجه می پرداخت و در مورخ ۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۴ رهبر دایره عملیات شد. در کمیته مشترک از او به عنوان خشن ترین بازجو یاد می شد. فریدون توانگری در سه جلسه اول دادگاهش سکوت کرده بود؛ ولی در آخرین جلسه دادگاهش از خود دفاع کرد و گفت: اکنون که در مقابل این دادگاه عدل اسلامی قرار گرفته ام و معترف به جنایات و گناهان خود هستم، در صورت ممکن فرصتی به من داده شود تا در پناه اسلام به جبران روزگار سیاه بپردازم و افتخار خدمت انقلاب اسلامی را به این بنده ناچیز خداوند که به حد کمال متنبه شده ام، داده شود؛ اما در نهایت او مفسد فی الارض و قاتل خلق خدا شناخته شده و به اعدام محکوم می شود.

بهمن نادری پور، معروف به تهرانی هم سال ۴۶ با مدرک دیپلم وارد سازمان امنیت و اطلاعات کشور شد. مدتی در ادارات بایگانی و فیش مشغول به کار بود و سپس به بخش ۳۱۱ که وظیفه اش جمع آوری خبر در گروه های کمونیستی بود، انتقال یافت. با پیروزی انقلاب مدتی به زندگی مخفی روی آورد و در اوایل سال ۱۳۵۸ به دست نیروهای انقلابی دستگیر شد. تهرانی و آرش بعد از چند جلسه دادگاه به اعدام محکوم شدند. تهرانی در آخرین روزهای زندگی اش در نامه ای به آیت الله طالقانی و حجت الاسلام حسن لاهوتی اشکوری نوشت: «به عنوان یک ایرانی مسلمان که از ابتدای استخدام در ساواک (۱۲ سال) در اهداف مبارزه با کمونیسم کار کرده و از نزدیک وضعیت گروه ها و دستجات مختلف مارکسیستی را تا حدودی می دانم، اعلام خطر می کنم که دولت موقت انقلاب اسلامی و به طور کلی مسئولان امر باید هرچه زودتر برای مقابله با این گروه ها وارد عمل شوند». تهرانی همراه با توانگری یا همان آرش تیرباران شد.

شکنجه گری که فرار کرد

منوچهر وظیفه خواه، با نام مستعار دکتر منوچهری، یکی دیگر از بازجویان ساواک در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری بود. او از سوی انقلابیون متهم است که در شکنجه، از روش های آپولو، دستبند قپانی، مصلوب کردن، سوزاندن و فروکردن سوزن به زیر ناخن ها، اجبار زندانیان به زدن همدیگر به ویژه بستگان و هم پرونده ای ها، شکنجه روحی و روانی و… استفاده می کرده است. برخی روایت ها می گویند که منوچهر وظیفه خواه، هم زمان با انقلاب از ایران خارج شده و نزد فرزندانش به انگلیس رفته است.

منبع: روزنامه شرق

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.