یادی از میکیس تئودوراکیس آهنگساز نامدار یونانی، نماد مقاومت در برابر دیکتاتوری

میکیس تئودوراکیس در ۲۹ ژوئیه ۱۹۲۵ به دنیا آمد. سازندهٔ بیش از ۱۰۰۰ ترانه، آهنگساز و فعال سیاسی  یونانی است. وی نزد دانشجویان و روشنفکران ایرانی در دورهٔ انقلاب ۱۳۵۷ ایران بسیار محبوب بود. آهنگ فیلم حکومت نظامی از ساخته‌های اوست. او سالها با مواد مخدر و تروریسم جنگید و برای بهبود روابط فرهنگی و آموزشی بین ترکیه و یونان تلاش کرد.

کد خبر : 3665
تاریخ انتشار : پنجشنبه 1 آبان 1399 - 21:10

میکیس تئودوراکیس در ۲۹ ژوئیه ۱۹۲۵ به دنیا آمد. سازندهٔ بیش از ۱۰۰۰ ترانه، آهنگساز و فعال سیاسی  یونانی است. وی نزد دانشجویان و روشنفکران ایرانی در دورهٔ انقلاب ۱۳۵۷ ایران بسیار محبوب بود. آهنگ فیلم حکومت نظامی از ساخته‌های اوست. او سالها با مواد مخدر و تروریسم جنگید و برای بهبود روابط فرهنگی و آموزشی بین ترکیه و یونان تلاش کرد. او علیه جنگ در عراق بود و مستمر علیه رژیم‌های دیکتاتوری فعالیت می‌کرد. تئودوراکیس یک صدای رسا در برابر دولت یونان بود که او را در سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۴ زندانی کرد.

 میکیس تئودوراکیس اولین کنسرت خود را در سن ۱۷ سالگی اجرا کرد. در سال ۱۹۴۳ به آتن رفت و عضو یک واحد نیروی ذخیره نظامی در ارتش آزادیبخش یونان در مبارزه علیه نیروهای بریتانیایی شد. در جریان جنگ داخلی یونان دستگیر شد و به جزیره ایکاریا تبعید شد. در آنجا مورد شکنجه قرار گرفت و دو بار زنده به خاک سپرده شد. در دوره ای که او زندانی و مخفی نبود از سال ۱۹۴۳ تا ۱۹۵۰ در کنسرواتوار آتن تحت نظر فیلوکتیس اکونومیدس به آموزش پرداخت. در سال ۱۹۵۰ تحصیلات خود را به پایان رساند. سپس به کرتا رفت و رئیس مدرسه موسیقی چانیا شد و اولین ارکستر خود را تأسیس کرد.

در ۲۱ آوریل ۱۹۶۷ یک رژیم متشکل از نظامیان قدرت را در یونان به دست گرفت. تئودوراکیس زندگی مخفی زیر زمینی آغاز کرد و جبهه میهن را تشکیل داد. بعد از مدتی حکمی صادر شد که گوش کردن به آهنگ‌های او ممنوع اعلام شد و خودش نیز ممنوع‌الخروج شد. در همان سال وی دستگیر شد و برای ماه‌ها حبس شد و بعد از آزادی به همراه همسر و دو دخترش به به زاتونا تبعید شد. بعدها او در اردوگاه کار اجباری مشغول به کار شد. جنبش همبستگی بین‌المللی که توسط شخصیت مهمی نمایندگی می‌شد، خواستار آزادی تئودوراکیس شدند. به درخواست سیاستمدار فرانسوی ژان ژاک سروان شریدر، تئودوراکیس اجازه پیدا کرد در ۱۳ آوریل ۱۹۷۰ به پاریس برود. بلافاصله وقتی وارد پاریس شد، تحت درمان قرار گرفت چرا که از مریضی سل رنج می‌برد.

در دوران تبعید، تئودوراکیس چهار سال برای سرنگونی حکومت نظامی جنگید. او تورهای جهانی خود را شروع کرد و هزاران کنسرت را در همه قاره‌ها برای بازسازی دموکراسی در یونان اجرا کرد. با پابلو نرودا و سالوادور آلنده را ملاقات کرد. او از جمال عبدالناصر، یاسر عرفات و یگال الون عنوان دریافت کرد و فرانسوا میتران و اولف پالمه و ویلی برادت به دوستانش تبدیل شدند. برای میلیون‌ها آدم در سراسر دنیا، تئودوراکیس نماد مقاومت در برابر دیکتاتوری یونان بود. پس از سقوط حکومت دیکتاتوری در یونان، تئودوراکیس در سال ۱۹۷۴ به یونان بازگشت و به کنسرت‌های خود در یونان و خارج از کشور ادامه داد. بعدها او سه بار به عنوان نماینده پارلمان انتخاب شد و برای دو سال از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۲ به عنوان وزیر دولت ایفای نقش کرد. او متعهد شد که آگاهی بین‌المللی نسبت به حقوق بشر، مسائل زیست‌محیطی و صلح را بالا ببرد و در همین رابطه با نویسنده و موسیقیدان ترک، انجمن دوستی یونان و ترکیه را تأسیس کرد. در این بخش از زندگی هنری خود، او تأثیرگذارترین سمفونی‌های خود را ساخت که می‌توان به سمفونی ۳، ۴ و ۷ اشاره کرد که همه آن‌ها بین سال‌های ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۹ اجرا شد.

میکیس تئودوراکیس برای فیلم‌های زوربای یونانی (۱۹۶۴) ساختهٔ مایکل کاکویانیس براساس رمانی با همین نام از نیکوس کازانتزاکیس، زد (۱۹۶۹) ساختهٔ کوستا گاوراس بر اساس رمانی با همین نام از واسیلیس واسیلیکوس و سرپیکو (۱۹۷۳) فیلمی از سیدنی لومت موسیقی ساخته‌است. او در کارنامهٔ فعالیتش، ده‌ها موسیقی فیلم، سمفونی، اپرا، موسیقی تئاتر و موسیقی مجلسی دارد. از دیگر فیلم‌هایی که وی برای آن‌ها آهنگسازی نموده‌است، می‌توان به نامه‌هایی از ماروسیا اشاره کرد.

میکیس تئودوراکیس به عنوان معروف‌ترین و بهترین آهنگساز یونانی شناخته می‌شود.

میکیس تئودراکیس محبوب روشنفکران دهه ۵۰/ شیوا فرهمند راد

نام میکیس تئودوراکیس برای هم‌نسلان من مترادف است با موسیقی متن فیلم زد “Z”. این فیلمی‌ست فرانسوی که کارگردان یونانی کوستا گاوراس Costa Gavras درباره‌ی دوران حکومت سرهنگان در یونان ساخت و از جمله برنده‌ی ۲ اسکار شد. نمایش فیلم در ایران شاهنشاهی ممنوع بود، و شاید از همین رو صفحه‌ی موسیقی زیبای فیلم، ساخته‌ی تئودوراکیس، چونان برگ زر در میان روشنفکران و دانشجویان دست به‌دست می‌گشت و هواخواه داشت.

من بارها آن را در “اتاق موسیقی” دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف) پخش کردم و همواره شنوندگان بسیاری برای گوش دادن به آن در اتاق جمع می‌شدند. با شنیدن نواهایی از آن موسیقی، هنوز گم‌گوشه‌هایی از وجودم به لرزه در می‌آیند.

چندی بعد، کشف بزرگمان آواز ماریا فارانتوری Maria Farantouri با آن صدای بم و گیرا و گرفته‌اش بود، بر موسیقی تئودوراکیس. چه کشف شگفت‌انگیزی! صدای بی‌مانند ماریا فارانتوری همچون طنابی دل جوان و پراحساس ما را می‌کشید و با خود می‌برد. این هردو، تئودوراکیس و فارانتوری، از “چپ”های جنبش اعتراضی یونان بودند و با موسیقی و صدای شگفت‌انگیز خود ما را جادو می‌کردند، بی آن‌که زبان آوازها را بفهمیم. هنوز افسوس می‌خورم برای نوار کاستی که با موسیقی تئودوراکیس و صدای ماریا فارانتوری داشتم و در یکی از “گذاشتن و رفتن”های ناگزیرم، چاره‌ای نداشتم جز آن‌که بگذارمش و بروم.

جالب‌تر از همه اما هنگامی‌بود که در آستانه‌ی انقلاب، در سال ۱۳۵۶، انجمن ایران و فرانسه فیلم “Z” را آورد و آن را در “انستیتو پاستور” به نمایش گذاشت. خبر دهان به دهان و با آگهی‌های دست‌نویس پخش شده‌بود، و روزی که آن‌جا گرد آمدیم، غوغایی بود – غوغایی شگفت‌انگیز: من و دوستانم توانستیم خود را به داخل سالن بزرگ نمایش فیلم برسانیم، اما گروه بزرگی بر کف سالن نشسته‌بودند، ایستاده‌بودند، درگاهی‌ها را پر کرده‌بودند، روی سکوهای بلند پنجره‌ها نشسته‌بودند و ایستاده‌بودند، در راهرو راهی به درون نمی‌یافتند و گردن می‌کشیدند. شایع بود که گردانندگان انجمن برای رعایت مسایل ایمنی می‌خواهند فیلم را نمایش ندهند؛ قول می‌دادند که چند روز بعد دوباره آن را نمایش دهند، اما جمعیت به “حلوای نسیه” راضی نبود. به‌ناچار با همان وضع فیلم را نمایش دادند. فیلم به زبان اصلی، یعنی به فرانسوی بود و زیرنویس هم نداشت. من و دوستانم هیچ‌‌یک فرانسوی نمی‌دانستیم، اما روند حوادث را کم و بیش در می‌یافتیم: بازیگر توانای فرانسوی ایو مونتان Yves Montand نقش رهبر اپوزیسیون را بازی می‌کرد که سرهنگان با اجیر کردن کسی نقشه‌ی قتل او را داشتند؛ ایرنه پاپاس Irene Papas همیشه زیبا، همسر و همراه او بود؛ و طوفان آن‌جا آغاز می‌شد که ژان‌لویی ترن‌تینیان Jean-Louis Trintignant در نقش بازپرسی فسادناپذیر یک‌یک سرهنگان را به بازپرسی فرا می‌خواند و در برابر فریادهای اعتراض‌شان، فقط تکرار می‌کرد: “نام، نام خانوادگی، درجه!” سرهنگان همچون دانه‌های ذرت بر آتش می‌ترکیدند و جمعیت درون سالن به شدت کف می‌زدند و اشک از چشمانشان جاری بود: رؤیای بازخواست از تیمسارهای خودمان و “بزرگ‌ارتشتاران” را پیش چشم می‌آوردند.

بعدها موسیقی فیلم “حکومت نظامی” State of Siege (ساخته‌ی گاوراس) از تئودوراکیس، و آواز فارانتوری، را و موسیقی‌های دیگری از او را کشف کردم و از آن لذت بردم. اما کمی پس از انقلاب، حال تازه‌ای داشتم: هر اثر هنری را که نشانی از عناصر حماسی و انگیزاننده و انقلابی ‏نداشت، با زدن برچسب “مخدر” و “خمودی‌آور” محکوم می‌کردم و کنار می‌گذاشتم، مانند آثار مالر (که همین ‏چندی پیش درباره‌اش نوشتم). اگر هنرمندی حرفی بر ضد شوروی می‌زد نیز، از چشمم می‌افتاد. تئودوراکیس ‏نیز گویا چیزی گفته‌بود و تا چندی او را و آثارش را در بحث‌ها سخت می‌کوبیدم و محکوم می‌کردم.‏

فیلم “Z” را چند سال پیش تلویزیون سوئد نمایش داد، این‌بار با زیرنویس سوئدی. تماشایش کردم و ضبطش کردم. فیلم گیرایی‌ست، و موسیقی تئودوراکیس چه روی فیلم و چه جدا از فیلم، همیشه زیباست. او موسیقی متن ۷۰ فیلم و آثار سنفونیک دیگری ساخته‌است. موسیقی فیلم “زوربای یونانی” با بازیگری آنتونی کویین، و “سرپیکو” با بازیگری آل پاچینو نیز از ساخته‌های اوست که هر دو از شاهکارهای سینمایی مورد علاقه‌ی ما بودند. در نوجوانی موسیقی فیلم “فدرا” Phaedra از ساخته‌های او با شرکت ملینا مرکوری Melina Mercouri بازیگر یونانی (و مبارز آزادی‌خواه بعدی) را که از رادیو می‌شنیدم، می‌پرستیدم، بی آن‌که فیلم را دیده‌باشم، یا بدانم که آن موسیقی را تئودوراکیس ساخته‌است.

تولدت مبارک میکیس تئودوراکیس گرامی! بی‌گمان مرا نمی‌شناسی، اما سپاسگزارم از تو که چه بخواهی و چه نخواهی، با هنرات و با موسیقی‌ات از کسانی بودی که به زندگی من رنگ دادی. موسیقی متن فیلم “Z” را و کارهای دیگرت را “میلیون‌ها” بار گوش داده‌ام!

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.