شبِ یَلدا و انقلابِ زمستانی(۱)

در شب یَلدا مردم ایران گرد هم جمع می‌شدند. سفره شب یَلدا، «میَزد» Myazd نام داشت. کنار آن، آتشدان و عطردان، همچنین میوه‌های تر و خشک، و آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork می‌گذاشتند. کشمش، گردو، بادام، قیسی، برگه زردآلو یا برگه گلابی، جوز قند، انجیر، خرما و میوه بخصوص انار و هندوانه و سیب، در سفره روی کرسی می‌چیدند تا شب چله را از سر بگذرانند، اگر برف آمده بود، برف و شیره هم می‌خوردند. دل‌ها خوش بود. همه شعر و ترانه می‌خواندند و با شادی و پایکوبی و گفتگو از پس بلندترین شب سال(یعنی از پس سخت‌ترین مصیبت‌ها) برمی‌آمدند…

کد خبر : 4532
تاریخ انتشار : چهارشنبه 24 آذر 1400 - 9:17

چند این شب و خاموشی؟

وقت است که برخیزم

وین آتش خندان را با صبح برانگیزم

گر سوختنم باید افروختنم باید

ای عشق بزن در من کز شعله نپرهیزم

صد دشت شقایق چشم در خون دلم دارد

تا خود به کجا آخر با خاک در آمیزم

چون کوه نشستم من با تاب و تب پنهان

صد زلزله برخیزد آنگاه که برخیزم

برخیزم و بگشایم بند از دل پر آتش

وین سیل گدازان را از سینه فروریزم

چون گریه گلو گیرد از ابر فرو بارم

چون خشم رخ افروزد در صاعقه آویزم

ای سایه ! سحرخیزان دلواپس خورشیدند

زندان شب یلدا بگشایم و بگریزم

هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)

از جمله رازهای پیدایش چهار فصل سال این است که زمین کَج کجَکی می‌رقصد و می‌چرخد و همین متمایل‌بودن زمین باعث تغییر شدت تابش نور خورشید در طول سال و تغییرات آب و هوا در مناطق قطبی و معتدل می‌شود. به عبارت دیگر؛ محور زمین بر صفحه مداری آن عمود نیست. اگر غیر از این بود هیچکدام از فصول سال از جمله زمستان به وجود نمی‌آمدند و بهاری هم در راه نبود.فصل‌های سال حاصل حرکت انتقالی زمین به‌دور خورشید و متمایل بودن محور چرخش زمین نسبت به صفحه حرکت انتقالی ا‌ست.

محور گردش زمین نسبت به خط عمود بر صفحهٔ گردش آن ۲۳٫۴ درجه «انحراف» دارد! و همین کژی که عین راستی است، باعث ایجاد تغییرات فصلی می‌شود. برای پایدار‌شدن زاویهٔ انحراف محور زمین، ماه نقش موثری دارد که از چرایی و توضیح آن می‌گذرم. گفته می‌شود زمستان‌های نیم‌کره‌جنوبی سرد تر از زمستان‌های نیم‌کره‌شمالی است و دلیل آن به دورتربودن از خورشید برمی‌گردد.واقعش؛ نه تابستان‌ها زمین به خورشید نزدیک‌تر است و نه زمستان‌ها دورتر. کژی محور زمین، تعیین می‌کند نور خورشید چگونه به زمین برسد و هر بخشی از آن چه مدت زیر تابش خورشید باشد.فصل‌ها هم به خاطر تفاوت فاصله زمین از خورشید در طول سال، به وجود نمی‌آیند. بگذریم که این تفاوت‌ها خیلی هم زیاد نیست.ـ

ـــــــــــــــــــــــــــــ

انقلاب زمستانی
انقلاب زمستانی، در ستاره‌شناسی، نام لحظه‌ای است که خورشید از دید ناظر زمینی در بیش‌ترین فاصله زاویه‌ای با صفحه استوا در آن سوی نیم‌کره ناظر قرار دارد. به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق آن با تقویم طبیعی، همیشه، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد یکم دی‌ ماه است. انقلاب زمستانی منشاء بسیاری از آئین‌های باستانی است و آن‌را جشن می‌گرفتند.

گفته می‌شود مراسم شب یلدا(شب چله) از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافته‌‌است و جشن ساتورن Saturnalia (جشن خدای زحل) هم، از آن متأثر شده‌‌، نمی‌دانم این موضوع واقعی است یا نه. اما می‌دانم که در روم باستان، پرستش «سول اینویکتوس» Sol Invictus (خورشید شکست ناپذیر)، شایع بود و رومیان میلاد او را هنگام انقلاب زمستانی جشن می‌گرفتند. واقعش، شباهت‌های مراسم شب یلدا؛ با جشن‌های رومیان یا یونانیان قدیم، ارامنه، آشوریان و تاجیکان و… به تنهایی چیزی را ثابت نمی‌کند. حَنوکا؛ سانتا لوسیا، کریسمس و یَلدا، از جمله جشن‌های انقلاب زمستانی است.

ـــــــــــــــــــــــــــــ

 حَنوکا

حَنوکا یا خَنوکَه חֲנֻכָּה، عید اخلاص(عید روشنایی‌ها) یکی از جشن‌های یهودیان است. هشت‌روز‌ طول می‌کشد و تقریباً با شب یلدا و ایام کریسمس هم‌زمان است. عید حنوکا به نبرد یهودیان با یونانیان اشاره دارد و یادآور داستانی است که به باور یهودیان، تنها چراغ باقی‌مانده در نیایشگاه مکابیان מכבים، در حالی که تنها برای یک روز روغن داشته، به مدت هشت روز، روشن می‌ماند که البته ‌همه معانی سمبلیک دارد.

ــــــــــــــــــــــــــــ

سانتا لوسیا

۱۳ دسامبر در بیشتر کشورهای مسیحی (بویژه در اسکاندیناوی) به یاد لوسیای قدیس Saint Lucy که گفته می‌شود در ۳۰۴ میلادی در سیسیل ایتالیا به خاطر اعتقاداتش جان باخته، مراسم ویژه‌ای برگزار می‌شود. در برخی شهرها و روستاها دختری زیبا با عنوان «لوسیا» با تاجی درخشان و جامه‌ای سفید و شمعی در دست، جلو می‌افتد، در حالی که دختران دیگری دنبالش حرکت می‌کنند و آوازهای ویژه این روز را می‌خوانند… لوسیا در لاتین به معنای «روشنایی» است.

ــــــــــــــــــــــــــــــ

کریسمَس

کریسمَس یا نوئل جشنی است در آیین مسیحیت که به منظور گرامی‌داشت زادروز عیسا مسیح برگزار می‌شود. این جشن اگرچه ۲۵ دسامبر هر سال برگزار می‌شود اما معنی‌اش این نیست که مسیح حتماً در این روز به دنیا آمده‌است. برخی از مسیحیان ارتودوکس در روسیه، اوکراین، ناحیه تاریخی فلسطین و…جشن کریسمس را در روز ۷ ژانویه برپا می‌دارند. خیلی‌ها میلاد مسیح را همزمان با انقلاب زمستانی فرض می‌کنند که تاریکی به حداکثر می‌رسد، یعنی ۲۱ دسامبر هر سال که جشن یلدا هم برگزار می‌شود.

ـــــــــــــــــــــــــــــ

شب یَلدا(شب چِلّه)

یَلدا، زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب اول دی ماه – نخستین روز زمستان – است. گفته می‌شود در ایران باستان؛ فردای شب یَلدا (اول دی‌ماه) که به آن «خور روز» و «دی‌گان» می‌گفتند، همگان از جمله شاه، لباس ساده می‌پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستوردادن به دیگری را نداشت و جنگ‌کردن و خونریزی، حتی کشتن گوسفند و مرغ ممنوع بود. (اینکه این مطلب واقعیت دارد یا نه، بر من معلوم نیست.)

…یَلدا یکی از جشن‌های کهن ایرانی است. در این جشن، طی‌شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندترشدن طول روزها در نیم‌کرهٔ شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته می‌شود. در شب یَلدا؛ هر میهمانی برای رفتن به شب نشینی، چراغی را همراه خود می‌بُرد و بدلیل فراوانی چراغ‌ها، آن شب، شبچراغ و چهل‌چراغ هم نامیده شده‌است. به شب یَلدا؛ شب چله نیز گفته می‌شود. چلّه برگرفته از چهل، و مخفف «چهله» و صرفاً نشان‌دهنده گذشت یک دوره زمانی معین(و نه الزاماً چهل روز) است. در گذشته‌های دور، گاهشناسی بر اساس چله(چهل‌روزه) بوده‌است که آثار آن را در چله‌بزرگ، چله‌کوچک، چله‌سرما، چله‌نشستن و چلچله می‌بینیم. عدد چهل نزد نیاکان ما گرامی‌ بوده‌است. به اعتقاد آنان؛ چله بزرگ زمستان، از شروع این فصل شروع می‌شود و مدت آن چهل روز است و چله کوچک زمستان، از شب دهم بهمن ماه تا پایان بهمن ماه طول می‌کِشد، که مدت آن بیست روز است. (این دوره زمانی بعضی جاها متفاوت است).شب یلدا از آنجا که اولین شب چله بزرگ است شب چله نام دارد.

…بر خلاف چله؛ یَلدا واژه‌ای فارسی نبوده و برگرفته از واژهٔ سُریانی ܝܠܕܐ به معنای زایش و تولد است. یَلدا با مسیحیان سُریانی به سرزمین‌های آریایی آمد و از آن روزگار تاکنون، در ایران مانده‌است. بویژه که برخی آن را به تولد عیسی مسیح هم ربط می‌دهند، سنایی غزنوی به این موضوع اشاره دارد:به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جوییکه از پیوند با عیسی چنان معروف شد یلدا…ابوریحان بیرونی از یَلدا با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانسته‌است. روز اول دی ماه، در آثارالباقیه بیرونی، «خور» و در قانون مسعودی (نسخه موزه بریتانیا در لندن)، «خُره روز» ثبت شده‌، و برخی منابع دیگر آن را «خرم روز» و «خور روز» و «دی‌گان» هم نامیده‌اند….در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می‌شد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده می‌کند، خود به معنای «سرد» است. ظلمت، نماینده اهریمن بود و چون در طولانی‌ترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر می‌پاید، نیاکان ما با برافروختن آتش و غلبه بر تاریکی نشان می‌دادند که شبهای ظلمانی هرچقدر هم دیر بپاید حتماً سپری خواهد شد.باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش – صبح صادق ندمد تا شب یَلدا نرودایرانیان قدیم گاه شب یَلدا را تا دمیدن صبح در دامنهٔ کوه‌های البرز به انتظار تابش خورشید می‌نشستند. برخی در میترائیوم (پرستشگاه‌های پیروان آیین میترائیسم=مهرابه‌ها) به نیایش مشغول می‌شدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند.

ــــــــــــــــــــــــــــــ

روزگاری که مردم دلشون خوش بود

در شب یَلدا مردم ایران گرد هم جمع می‌شدند. سفره شب یَلدا، «میَزد» Myazd نام داشت. کنار آن، آتشدان و عطردان، همچنین میوه‌های تر و خشک، و آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork می‌گذاشتند. کشمش، گردو، بادام، قیسی، برگه زردآلو یا برگه گلابی، جوز قند، انجیر، خرما و میوه بخصوص انار و هندوانه و سیب، در سفره روی کرسی می‌چیدند تا شب چله را از سر بگذرانند، اگر برف آمده بود، برف و شیره هم می‌خوردند. دل‌ها خوش بود. همه شعر و ترانه می‌خواندند و با شادی و پایکوبی و گفتگو از پس بلندترین شب سال(یعنی از پس سخت‌ترین مصیبت‌ها) برمی‌آمدند. برای نیاکان ما که به میترائیسم(آئین مهر) دلبستگی داشتند، رنگ قرمز(نماد نور خورشید) گرامی بود. رنگ سرخ انار و هندوانه، و انتخاب سیب قرمز و سنجد در سفره شب یَلدا چه بسا اشاره به همین موضوع است.

خرم‌دینان که خود را از مزدکیان می‌دانستند (از جمله بابک خرم دین)، سرخ‌جامه بودند(سرخ جامگان)، خرم‌دینان شعار و پرچم سرخ داشتند. بابا نوئل و کاردینال‌های مسیحی هم لباس‌شان قرمز است اما نباید شبیه‌سازی کرد و نتایج دلخواه گرفت. برخی گفته‌اند میان سنت‌های مسیحیان و آئین میترائیسم شباهت‌های زیادی وجود دارد. واقعش اسناد و شواهد کمی در باره این فرضیه وجود دارد و شباهت‌های صوری نباید ما را به اشتباه بیاندازد. اساساً میترائیسم رومی با الهه‌ای به همین نام(میترا) که در آئین ودایی و زرتشتی پرستیده می‌شود، متفاوت است. ضمناً نشانه‌های پرستش الهه میترا، به پیش از اسناد موجود در باره آئین زرتشتی برمی‌گردد. (میترا یعنی قرارداد)آنچه اشاره شد، از قضا پروفسور آلموت هینتزه Almut Hintze استاد زرتشتی‌شناس مدرسه مطالعات مشرق‌زمین و آفریقا در دانشگاه لندن، به صراحت بیان کرده‌است.

ــــــــــــــــــــــــــــــ

منبع: سایت همنشین بهار http://www.hamneshinbahar.net/

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.