رادیکالیسم سیاسی در دوره پهلوی، ۱- دکتر شریعتی / پرفسور یرواند آبراهامیان

تنش های اجتماعی [ در دوره پهلوی]، رادیکالیسم سیاسی را نه تنها در میان روشنفکران و طبقه متوسط جدید، بلکه در بین علما و طبقه متوسط سنتی تشدید کرد. در این میان دو چهره برجسته عملا بازگوکننده این رادیکالیسم بودند: علی شریعتی دانش آموخته علوم اجتماعی از فرانسه و چهره ای بسیار پرآوازه در میان

کد خبر : 3497
تاریخ انتشار : پنجشنبه 6 شهریور 1399 - 22:54

تنش های اجتماعی [ در دوره پهلوی]، رادیکالیسم سیاسی را نه تنها در میان روشنفکران و طبقه متوسط جدید، بلکه در بین علما و طبقه متوسط سنتی تشدید کرد. در این میان دو چهره برجسته عملا بازگوکننده این رادیکالیسم بودند: علی شریعتی دانش آموخته علوم اجتماعی از فرانسه و چهره ای بسیار پرآوازه در میان دانشجویان و دانش آموزان دبیرستانها؛ و آیت الله روح الله خمینی، که از سال ۱۳۴۲ به دلیل محکوم کردن اعطای حق «کاپیتولاسیون» به امریکاییان توسط شاه در تبعید به سر می برد. به باور برخی شریعتی ایدئولوگ حقیقی انقلاب اسلامی بود. سایرین نیز بر این نظر بودند که آیت الله خمینی نه تنها رهبر انقلاب اسلامی بلکه فقیهی بود که مفهوم ولایت فقیه – سنگ بنای جمهوری اسلامی – را مدون ساخت. انقلاب سال ۱۳۵۷ اغلب یک جنبش بنیادگرایانه قلمداد شده، اما این پدیده، عملا ترکیب پیچیده ای از ناسیونالیسم، مردم گرایی سیاسی و رادیکالیسم بود.

شریعتی، نمونه نسل جدید متخصصین دانش آموخته دانشگاهی، از طبقه متوسط سنتی بود. وی در یکی از روستاهای خراسان در یک خانواده روحانی و زمین دار جزء متولد شد. پدرش که آموزگار بود، با خارج شدن از لباس روحانیت، همچنان در دیرستان های مشهد متون دینی تدریس می کرد. او کانون نشر حقایق اسلامی، شاخه محلی جنبش خداپرستان سوسیالیست را پایه گذاری و در سال های ملی کردن صنعت نفت سرسختانه از محمد مصدق پشتیبانی کرد. محافظه کاران شریعتی را تلویحأ فردی با گرایش های پنهانی «وهابی گری»، «

سنی»، و حتی «بابی» می خواندند. وی پس از فارغ التحصیلی از دانشسرای معلمان در مشهد، نخست در یک مدرسه روستایی معلمی پیشه کرد: برای تحصیل در رشته های عربی و فرانسه وارد دانشگاه مشهد شد و کتاب عربی ابوذر: خداپرست سوسیالیست را به فارسی ترجمه کرد. به باور این کتاب ابوذر عملا پام آور و پیشگام سوسیالیسم در تاریخ جهان بوده است. شریعتی پدر در ستایش از فرزند معتقد بود که او از هنگامی که با زندگی ابوذر آشنا شد، تلاش کرد تا زمان مرگش. مطابق با اصول فکری ابوذر زندگی خود را تنظیم کند. (۱) سایرین نیز از شریعتی به عنوان ابوذر ایران» تمجید کرده اند. (۲)

شریعتی پس از دریافت بورس تحصیلی عازم فرانسه شد و سال های پر آشوب اوایل دهه ۱۳۴۰ / ۱۹۶۰ را در سوربن پاریس، سپری کرد. در مباحث و سخنرانی های ژرژگورویچ، جامعه شناس مارکسیست، لوئی ماسینون و هانری کربن شرق شناسان علاقه مند به عرفان اسلامی، حضور یافت. همچنین کتاب سلمان پاک ماسون را به فارسی ترجمه کرد و در آن سلمان را به مثابه «نخستین مسلمان، نخستین شیعه، و نخستین ایرانی مبارز برای امام علی» توصیف کرد. به هنگام اقامت در فرانسه در تظاهرات هایی که برای حمایت از استقلال الجزایر و کنگو برگزار می شد، شرکت داشت و در یکی از این تظاهرات ها مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت. مقالات مختلفی برای ارگان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی – سازمانی که اعضای جوان تر حزب توده و جبهه ملی آن را تشکیل داده بودند – نوشت. کتابهای شعر چیست؟ از ژان پل سارتر و جنگ چریکی چه گوارا را ترجمه کرد. برگردان کتاب های دوزخبان روی زمین قرانتس فانون و یک کتاب درباره جنگ الجزایر را آغاز کرده بود. وی از نویسنده کتاب اخیر به عنوان یک مسلمان مارکسیست، تمجید کرد. همچنین از طریق یک نشریه کاتولیک ، که در آن سال ها مقالات متعددی را درباره گفت وگوی مارکسیسم – مسیحیت و همچنین جنبش های آزادی بخش ملی در جهان سوم چاپ کرده بود، با الهیات آزادی بخش مسیحی آشنا شد. شریعتی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۹۶۵ /۱۳۴۴، یک دهه در شهرهای مشهد و سپس تهران، که در آن گروهی از خیرین مذهبی به تازگی حسینیه ارشاد را ایجاد کرده بودند، به تدریس پرداخت. سخنرانی های او به طور گسترده ای از طریق کتابچه های گوناگون و نوار کاست پخش می شد۔ این سخنرانی ها بعدها به صورت مجموعه آثار ۲۵ جلدی منتشر شد. وی سرانجام دستگیر و مجبور به ترک کشور به مقصد انگلستان شد و در آنجا به طور ناگهانی در سن ۴۴ سالگی درگذشت. این امر موجب شد تا برخی به ساواک در انجام این قتل مظنون شوند. (۳)از آن پس نام شریعتی بر سر زبانها افتاد. آثار متعدد و متنوع او یک موضوع غالب داشت: بنیاد شیعه، انقلاب برضد ظلم به ویژه در برابر فئودالیسم، سرمایه داری و امپریالیسم.

به باور شریعتی بعثت حضرت محمد (ص) نه فقط برای معرفی یک دین جدید، بلکه برای ایجاد یک جامعه پویای انقلابی بود که رو به سوی یک جامعه آرمانی بی طبقه دارد. مخالفت امام علی (ع) با خلفا نیز فقط به خاطر غصب خلافت نبود، بلکه آنان به واسطه مصالحه با قدرت های موجود، رسالت حقیقی اسلام را خدشه دار کرده بودند. امام حسین (ع) صرفا نه به دلیل یک سرنوشت از پیش تعین شده بلکه در طلب پر شور احیای پیام حقیقی اسلام در کربلا به شهادت رسید. به اعتقاد و وظیفه روشنفکران معاصر فقط نوشتن و تفکر نیست بلکه آنان وظیفه دارند جوهره حقیقی اسلام انقلابی را احیا و بازیابی کنند. به باور شریعتی، شیعه جهان بینی منسجمی دارد که در آن موتور اصلی توسعه انسانی جبر تاریخی، با همان حرکت دیالکتیکی و دیالکتیک تاریخی است

شریعتی برداشتی انقلابی از بعضی اصطلاحات متون دینی اسلام ارائه داد. او اصطلاح امت را به یک جامعه پویا و در انقلاب دائمی؛ توحید را به وحدت اجتماعی؛ امامت را به رهبری کاریزماتیک؛ جهاد را به مبارزه آزادی بخش؛ مجتهد را به مبارز انقلابی؛ شهید را به قهرمان انقلابی؛ مؤمن به مبارز حقیقی؛ کافر به ناظر منفعل؛ شرک به سرسپردگی سیاسی انتظار را به انتظار یک انقلاب؛ تفسیر را به مهارت استخراج معانی رادیکال از متون دینی و احتمالا از همه مهم تر، مستضعفین را به توده های ستمدیده – همان دوزخیان روی زمین – تغییر داد. همچنین داستان هابیل و قابیل را به صورت استعاره ای در باب مبارزه طبقاتی و الگوی کربلا را به یک درس اخلاق در خصوص از خودگذشتگی انقلابی تعبیر کرد. شریعتی شعار: «هر روز عاشورا، هر مکان کربلا و هر ماه محرم» را وضع کرد. امام حسین (ع) را به هیئت پیشوای انقلاب، حضرت فاطمه (س) را مادری رنج کشیده و بردبار، و حضرت زینب را زن نمونه ای که پیام انقلابی را زنده نگه داشت، توصیف کرد. تعجبی نداشت که به باور بسیاری شریعتی اسلام را از یک دین و مذهب به نوعی ایدئولوژی سیاسی تبدیل کرد که در غرب به نام اسلام گرایی، اسلام سیاسی یا اسلام رادیکال خوانده می شود.

شریعتی در تفسیر کاملا متفاوتش از اسلام، از محکوم کردن علمای عبر سیاسی و محافظه کار دریغ نکرد. آنان را به تبدیل کردن دین به افیون» توده ها؛ تضعیف روح زنده دین و تغییر آن به یک جز میت خشک که فقط با علوم غریبه و خرافات و آداب طهارت سروکار دارد؛ همکاری با طبقه حاکم و خرده بورژوازی بازار و تغییر تشیع علوی به تشیع صفوی و به طور کلی، توجه بیش از حد به الهیات، فلسفه و فقه به جای ایمان، عمل و تعهد، متهم کرد. او همچنین اسلام مجتهدین را با اسلام مجاهدین کاملا متفاوت می دانست. (۴ )

لازم است که منظورمان از اسلام بیان شود. معنی و منظور ما از اسلام آیین ابوذر است نه اسلام خلفاء اسلام حکام، اشراف و طبقه بالا نیست که دین عدالت و امامت صحیح است؛ اسلام آزادی، ترقی و آگاهی است و نه بردگی، اسارت و انفعال؛ اسلام مجاهدین است و نه روحانیت؛ اسلام فضیلت، مسئولیت پذیری فردی و اعتراضی است نه اسلام تقیه، شفاعت و مداخله؛ اسلام مبارزه برای ایمان، جامعه و دانش علمی است و نه اسلام تسلیم، جزم اندیشی و تقلید. رادیکالی ترین دیدگاه های شریعتی در آخرین اثرش، جهت گیری طبقاتی اسلام، بیان شده است.(۵)

به بیان وی از آن جایی که درآمد روحانیت از موقوفات، خمس، و سهم أمام تأمین می شود، پیوندهای ارگانیکی بین طبقات مالک و روحانیون وجود دارد. او با تعابیری برانگیزاننده می نویسد: مشکل اسلام معاصر در این است که پیوند نامبارکش را با خرده بورژوازی به صورت تمام و کمال برقرار کرده است. در این پیوند، روحانیت مذهب را برای بازار سهل و راحت کرده است و در مقابل بازار نیز راحتی دنیا را برای روحانیت فراهم کرده است، اسلام در عصر فئودالیسم، در خدمت توجیه قدرت زمین داران بود، و اکنون، در عصر سرمایه داری، از گناهان و خطاهای تجار و بازار چشم پوشی می کند و حتی روحانیون را به دلیل پذیرش القاب تشریفاتی جدید نظیر آیت الله و حجت الاسلام و پنهان کردن این واقعیت از مردم مبنی بر اینکه شغل پیشوایان شان چوپانی و زراعت و پیشه وری بوده و همچنین به دلیل تضعیف رادیکالیسم اسلام و تبدیل آن به پدرسالاری رقیق شده مورد انتقاد قرار داده است. در بابان شریعتی نتیجه می گیرد که از آنجایی که علما وظیفه خطیر ترویج پیام واقعی اسلام را نادیده گرفته و عملا أترا قربانی کرده اند، مأموریت این امر از این پس به روشنفکران واگذار شده است: رسالت فعلی ما آزاد کردن اسلام از نفوذ روحانیون و طبقات مالک است.

ادامه دارد.

منبع: پرواند آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، نشر نی، تهران، ۱۳۸۹.

پی نوشت ها:

۱- ت. شریعتی(مقدمه)، ابوذر، خداپرست سوسیالیست، (تهران، ۱۳۶۸)

۲- بی نام، «بزرگداشت مهاجرت دکتر علی شریعتی»، اطلاعات، ۱۸ فروردین ۱۳۵۸.

۳- حسینیه ارشاد، مجموعه آثار از برادر سهید علی شریعتی، ۳۵ جلد، سولون، اوهایو: انجمن دانشجویان مسلمان، ۱۹۷۷(۱۳۵۶)

۴- ع. شریعتی، درس های اسلام شناسی، هوستون: انجمن دانشجویان مسلمان، بی تا، درس دوم، ص۹۸-۹۹

۵- حسینیه ارشاد، مجموعه آثار۱۰، انتشارات قلم

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.