واکسن و بخش خصوصی/ دکتر سیف الرضا شهابی، عضو کانون

در اصل ۲۹ قانون اساسی ذکر شده : ” برخورداری از تامین اجتماعی ….و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت های پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی ، دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم ، خدمات و حمایت های مالی فوق را برای تک تک افراد کشور تامین کند ” آیا فروش واکسن ، خلاف نص قانون اساسی نیست ؟ اگر چه مسئولینی که اظهارات فوق را گفتند با ملاحظه عکس العمل عمومی از اظهارات خود عقب نشینی کردند ولیکن چنین تفکراتی در مسئولین گناهی نا بخشودنی است …

میزگرد:

کنفرانس “حزب توده ایران در هشتاد سالگی” اولین همایش علمی درباره‌ی تاریخچه حزب توده ایران در فضا آکادمیک غربی‌ است و قصد آن بررسی ابعاد گوناگون فعالیت های سیاسی، اجتماعی و ادبی این تشکل مهم جنبش چپ ایران می‌باشد. این کنفرانس فرصت نادری بود برای ایجاد پل ارتباطی میان پژوهشگران ساکن ایران و خارج از کشور و به همین دلیل هم تعداد قابل توجهی از سخنرانی‌ها به دو زبان فارسی و انگلیسی ایراد شده است. ویدئوی سایر پنل های کنفرانس در نشانی http://mihan.org.uk/TudehAt80 قابل دسترس هستند. امید برگزار کنندگان بر این بوده است که نشست “حزب توده ایران در هشتاد سالگی” گام نخستی باشد در زمینه‌ی پژوهش اندیشه و عمل دیگر جریان‌های چپ ایران….

نابودی دو نسل از کمونیست های ایرانی/ علی امینی نجفی

بیشتر چپ‌گرایان‌ ایرانی‌ که‌ از بیم‌ حبس‌ و شکنجه‌ به‌ شوروی‌ گریختند، در آن‌ دیار با مصایبی‌ به‌ مراتب‌ سنگین‌تر از میهن‌ خود روبرو شدند. تنها کافی‌ است‌ به‌ یاد آوریم‌ که‌ یک‌ نسل‌ قبل‌ از این‌ قربانیان‌، که‌ در دهه‌ ۱۳۲۰ خورشیدی‌ به‌ شوروی‌ پناه‌ بردند، گروهی‌ دیگر به‌ شوروی‌ رفته‌ و به‌ سرنوشتی‌ شوم‌ دچار شده‌ بودند. کمابیش‌ تمام‌ سران‌ و فعالان‌ «حزب‌ کمونیست‌ ایران‌» که‌ پس‌ از استقرار دیکتاتوری‌ رضاشاه‌ به‌ شوروی‌ گریختند، سروکارشان‌ به‌ دادگاه‌های‌ فرمایشی‌ افتاد. تمام‌ کادرهای‌ کمونیست‌، به‌ استثنای‌ یکی‌ دو تن‌، به‌ دست‌ چکا (و سپس‌ کا گ‌ ب‌) کشته‌ شدند. طنز تلخ‌ روزگار آن‌ است‌ که‌ از نسل‌ کمونیست‌های‌ قدیمی‌، تنها کسانی‌ جان‌ سالم‌ به‌ در بردند که‌ در ایران‌ به‌ زندان‌ رضاشاه‌ افتاده‌ بودند!…

چهرۀ زنانۀ جنگ، در معرفی یک کتاب/ شیدا نبوی

کتابی مستند، حاصل گفتگو با صدها زن روسی که همراه با ارتش اتحاد جماهیر شوروی در جنگ دوم جهانی شرکت کردند. زنانی در سنین پائین جوانی و از هر گوشه و کنار اجتماع، زنانی که همگی داوطلب شرکت در جنگ بودند، اکثرشان پس از گذراندن دوره های گوناگون آموزشهای جنگی برای اعزام به جبهه ثبت نام کردند و با اصرار فراوان خودشان راهی خط اول جبهه شدند، و نه کمک در پشت جبهه. زنانی که حالا، سالها بعد از جنگ، از کابوسها، رنج و تنهائی و هول و هراسشان میگویند. خاطراتشان را به زبان میآورند. خاطراتی تکاندهنده. “بی پرده و عریان”…

در زمین اسراییل بازی نکنیم/ دکتر سیف الرضا شهابی، عضو کانون

نتیجه فاصله بین تهران و کشورهای حاشیه خلیج فارس جز نزدیکی این کشورها به اسراییل و قرار گرفتن در مدار اهداف تل‌آویو و مقابله با ایران نیست، در حالی‌که اصولاً باید عکس باشد، یعنی تهران و پایتخت‌های کشورهای حاشیه خلیج فارس در جبهه مشترک و واحد قرار بگیرند. اکنون‌، تل‌آویو با برنامه‌ریزی‌هایش‌، تا حدودی سیاست‌های منطقه را تنظیم می‌کند و به عبارتی‌، زمین را برای بازی خصمانه بین کشورهای حاشیه خلیج فارس فراهم می‌کند! حال اگر کشورهای اسلامی بخواهند بر اساس رهنمود‌های اسلامی عمل کنند باید از آرزوی نابودی یا تضعیف یکدیگر بکاهند و همبستگی اسلامی را بر احساسات و شعارهای آرمانی غالب کنند…

آن خِشت بُوَد که پُر توان زد/خاطراتِ مشترکِ “پرویز ثابتی” و “عرفان قانعی‌فرد”!/ رضا علامه زاده، قسمت پایانی

ثابتی از نگاه خود، تمام رخدادهای روزهای انقلاب را یکی یکی بر می شمرد و مخالفتش را با هر تصمیمی از سوی هر کسی که بوی انعطاف داشته اعلام می‌کند. او وقتی خبر احتمال موافقت شاه با آزادی هزار زندانی سیاسی را در دوره‌ی شریف امامی می‌شنود، در گزارشی می نویسد:
“آزادی زندانیان باقی مانده از زندان خیانت به کشور است و هر کس در این شرائط دنبال آزاد کردن کسانی باشد که دشمن قسم خورده رژیم هستند یا خائن است و یا عوامفریب…”

مرغ یا جنگل؟/ عبدالحسین طوطیایی، عضو کانون

سالیانی به قدمت بیش از نیم‌قرن است که زوزه دلخراش اره‌موتوری‌ها در عمق جنگل‌های هیرکانی به گوش می‌رسد. زوزه‌ای که مانند موزیک متنی ناایستا، زندگی را در این خطه نشانه گرفته و تا واپسین دم به گوش خواهد رسید. زوزه‌ای که همه ما و با سربردن در روزمرگی زندگی به آن خو گرفته‌ایم. وقتی صاحبانِ تصمیم و کرسی، چشم بر مواردی مانند نابودی ۱۷۰ هکتار از جنگل برای ساخت بی‌توجیه سد لاشک در استان گیلان و… می‌بندد، انتظار از قاچاقچیان چوب تنها طنزی تلخ خواهد بود…

اسرائیل در بن‌بست سیاسی/ دکتر سیف الرضا شهابی، عضو کانون

ممکن است برخی از صاحب‌نظران اسرائیلی، انتخابات‌های مکرر در اسرائیل را ناشی از دمکراسی در این کشور ارزیابی کنند، ولیکن در ورای وجود چنین ارزیابی، نشان از وجود گسترده و عمیق بی‌ثباتی سیاسی در این کشور ۹میلیونی است و این مسئله می‌تواند در جای خود یک فاجعه ملی برای کشوری نظیر اسرائیل که با چالش‌های متعدد داخلی از جمله اقتصادی و مهاجرت معکوس و منطقه‌ای روبه‌رو است، تلقی شود …

کشاورزی، محیط‌زیست و توافقنامه با چین/ عبدالحسین طوطیایی عضو کانون

سابقه مشارکت چین در زمینه برداشت آبزیان از آب‌های جنوب کشور در چند ساله اخیر را به خاطر آوریم. برداشت زیست ستیزانه‌ای که اگر ابراز نگرانی پیگیر فعالان محیط‌زیست و آه و فغان صیادان منطقه نبود چه بسا اکنون نه از آب نشانی بود و نه از آبزیان و حتی از دوزیستان. اگر که همکاری‌های چین از این پس هم بخواهد همانند آن برداشت صورت بگیرد بدون تردید هیچ نوری از رستگاری بر جبین چنین تفاهمنامه‌ای مشاهده نمی‌شود…

خاطرات مبارزه و زندان جلال رفیع/ قسمت دوم

«صمد علیپور، همسلولی مارکسیست من، معمولاً از من می خواست که آواز بخوانم تا رنج شکنجه و سلول کاهش یابد. من هم تصنیف معروف مرغ سحر را برایش می خواندم. یک روز خبر فوت “چوئن لای” نخست وزیر چین کمونیست و مدتی بعد خبر مرگ “مائو” رهبر چین رسید. یک حالت اندوه در فضای سلول احساس می شد. صمد گفت مرغ سحر را بخوان. من برای این که از اندوه بیرون بیارمش، این گونه خواندم:
مرغ پکن!/ ناله سر کن،/ داغ مرا تازه تر کن/ مرغ مسلّح(!) ز درون قفس در آ،/نغمه پیکار پرولتاریا سرا،/ وزنفسی عرصه این حزب توده(!) را پر شرر کن،/ ما را خر کن!…