خاطرات مبارزه و زندان عبدالله محمودی
وقتی ما مبارزه می کردیم یک درصد در مخیله ما نمی گنجید که مظاهر ناهنجار را ببینیم. امروز بعد از چهار دهه چرا نمی توانیم یک اداره ای، سازمانی، ارگانی، نهادی و.... را معرفی کنیم که الگوی اسلام باشد.
تفاوتِ جهان بینیِ صمد و ماهی سیاهِ کوچولو/ به کوشش امید
در بارۀ جهان بینی و مشی سیاسی او و نسبت آن با جهان بینی قهرمان آخرین قصه اش -"ماهی سیاهِ کوچولو"-، با گذشت 52 سال از مرگ زودهنگام صمد، همچنان با برخی داستان پردازی ها و ابهام افکنی ها مواجه هستیم. از جمله این ادعاهای سُست و بی‌پایه که گویا "صمد توسط ساواک به قتل رسید" و یا "داستان ماهی سیاه کوچولو، داستان زندگی خود صمد بود!"
خاطرات مبارزه و زندان محمدرضا ناجیان اصل/ عضو شورای مرکزی کانون
دانشگاههای آریامهر (شريف)، پلی تکنیک(امیرکبیر)، علم و صنعت و دانشکده فنی دانشگاه تهران از دیگر دانشگاههای کشور فعال تر در امر مبارزه بود. من نماینده کلاسمان در رشته مهندسی شیمی و نماینده دانشجویان برای سال اول شدم. از این طریق با بسیاری از دوستان و جلسات آنها آشنا شدم. انجمنی داشتیم که مرحوم «مجید شریف واقفی» در آن شرکت می کرد و دوستان دیگری هم که فعالیت سیاسی داشتند در این انجمن شرکت می کردند. برخی از آنها جزو مجاهدین بودند و برخی دیگر عضوسایر گروههابودند. استاد ما شهید «علی باکری» بود. خانواده باکری ها در ارومیه و ایران شناخته شده اند.
خاطرات مبارزه و زندان مهدی یوسف زاده/ عضو شورای مرکزی کانون
آزادی کشور از قیدوبند تک حزبی و خفقان و آزادی زندانیان سیاسی هدف بود. هدف الزاما آن زمان تشکیل حکومت اسلامی نبود بلکه ما بیشتر مخالف نبود آزادی و عدالت، بی توجهی به فرودستان جامعه و عدم اجرای قانون اساسی مشروطه و متمم آن بودیم. در آن زمان گروههای چپ برای برپایی نظام سوسیالیستی مثل آنچه در اتحاد جماهیر شوروی، چین و کوبا وجود داشت مبارزه می کردند
نسل ما و دکتر شریعتی/  جلال رفیع
سال‌های ۵۴ و ۵۵ اوج تاثیرگذاری بیانیه سازمان مجاهدین در زندان‌ها بود که منجر به درگیری‌های داخلی در زندان‌ها شد و دسته بندی‌های جدیدی رخ داد و جبهه گیری‌های مختلفی در میان زندانی‌های مذهبی بوجود آمد. من هم در این مقطع آنجا بودم. به نظرمن شریعتی در این موقعیت احساس کرد که نقطه عطفی در تاریخ مبارزات مذهبی معاصر در کشور ایجاد شده و برای دریافتن اطلاعات جدید سراغ خیلی‌ها می‌رفت. مثلا شهید حاج مهدی عراقی که پس از ۱۲ سال از زندان اوین آزاد شده بود به من گفت که دکتر شریعتی سراغ مرا (عراقی) گرفته بود و من هم به دنبالش می‌گشتم. بعد که پیدایم کرد، با هم نشستیم و من تمام جریان‌های رخ داده در زندان‌ها را برای دکتر شرح دادم.
دکتر شریعتی، مردی با اندیشه ای پاک

علی شریعتی در دوم آذر ماه ۱۳۱۲ در دهکده مزینان از توابع سبزوار در کنار کویر به دنیا آمد. اولین معلم او، پدرش محمدتقی شریعتی از بنیان گذاران جنبش نوین اسلامی بود که نخستین بار وی را با کتاب هایش مانوس کرد. تاریخ و محل تولد: 1312، مزینان تاریخ دستگیری: 1336 (چندبار) مدت محکومیت: 8 ماه بار اول،

نگاهی به کتاب زنان و انقلاب ۱۳۵۷: تجربه اتحاد ملی زنان نوشته دکتر هایده مغیثی
زنان و انقلاب ۱۳۵۷ پژوهشی است دقیق، عمیق و همه جانبه که جنبش های زنان در تاریخ مدرن ایران، از دوران مشروطیت تا اردیبهشت ۱۳۵۸، را با وسواس مورد بررسی قرار داده و به ریشه یابی علل پیروزی های ناپایدار و شکست های ماندگار این مبارزات پرداخته است. با وجود ترجمه دیر هنگام این کتاب به فارسی، (۲۵ سال پس از انتشار نسخه انگلیسی آن)، نگاه نویسنده به موضوع مورد بررسی، همچنان تازه و قابل توجه است.
گذری بر زندگی  محمد حنیف نژاد در گفت و گو با حسینعلی«فیروز» طاهرزاده
آمد خانه ما. من با خوشحالی این اسلحه و تی ان تی و باروت سیاه را گذاشتم. گفت اینها چه هستند؟ گفتم مگر قرار نبود ما تشکیلات ایجاد کنیم من هم لوازمش را آوردم سرش را تکان داد و گفت نه، نه، نه! اصلا فکر مسلحانه را از ذهنت بیرون کن. گفت اسلحه همه جا هست، آدمش هم همه جا هست. اول باید مغزها ساخته شود. همان برنامه ساختن مغزهای پیچیده و جامع الأطراف. ما قبل از اینها به آنها نیاز داریم.
ندامت نامه نویسی و گروه سپاس در دوره پهلوی/ ۴- روایت محمد محمدی (گرگانی)
قبل از برنامه سپاس می دیدم مرتب با هم صحبت می کنند و جلسه می گذارند. زمانی که آقایان دست به چنین اقدامی زدند، اوج قدرت شاه و يأس جنبش مسلحانه و جنبش سیاسی بود. تحلیل هاشمی رفسنجانی این بود که چرا زندان بکشیم؟ بیرون میدان کار بیشتر فراهم است. اما هشیارتر از این بود که زیر بار این کار برود یا کلاه سرش برود. در آن زمان به نظرم هاشمی در تیزی و هشیاری نمونه بود.
آیا ویروس کرونا نگرش ما درباره مرگ را تغییر خواهد داد؟/ یووال نوا هراری / مترجم: مهرنوش کیان
بحران اخیر باعث شده تا بسیاری از افراد به فناپذیری خود و محدودیت های دستاوردهای بشری آگاهانه تر بیندیشتند. اما به نظر من تمدن مدرن به طور کلی به سمت مخالف این آگاهی خواهد رفت. من فکر میکنم در دوران پسا ویروس مجددا گروه فلسفه دانشگاه ها رونق بگیرد و در دانشگاه ها ی پزشکی سرمایه گذاری های عظیمی بکنند. شاید هم همین انتظارات در حد توان ما انسان ها باشد. بهر حال دولت ها استعداد زیادی در فلسفه ندارند. بهتر اینکه در تربیت پزشکان سرمایه گذاری کنند. تک تک افراد بشر باید به فلسفه بپردازند. دکترها نمی توانند معمای وجود را حل کنند ولی شاید بتوانند با طولانی کردن عمر ما وقت بیشتری برای یافتن این جواب به ما بدهند. بر ماست که چگونه از این وقت اضافی استفاده کنیم.