گذری بر نهضت ملی و جنبش معلمان در گفت و گو با عبدالله طوطیان/ جلیل امجدی

معلمین مرد در دو طرف نشسته بودند و معلمین زن هم وسط بودند که یک مرتبه ماشین­های آتش ­نشانی برای متفرق کردن ما لوله­ های آب رو به طرف جمعیت گرفتند و همه رو خیس ­کردند.با این که همه خیس شده بودند ، کسی از جاش تکون نخورد. ما نزدیک خیابون بودیم و  دکتر خانعلی که قد کوتاهی داشت،  نزدیک جوب وایستاده بود. دکتر خانعلی باچند نفراز معلما برای این که زن ها خیس نشن، به طرف ماشین‌ها ی آتش نشانی رفتن تا سر لوله های آب را به سمت میدون برگردونن. که یک مرتبه سرگرد ناصر شهرستانی از کلانتری دو نبش شمالی بهارستان در اومد و دو تا تیر هوایی زد…

آن خِشت بُوَد که پُر توان زد/خاطراتِ مشترکِ “پرویز ثابتی” و “عرفان قانعی‌فرد”!/ رضا علامه زاده

به اشکال مختلف نام کسانی که گرایشات ملی داشتند و کم یا زیاد در میان مردم همچنان حرمت دارند برده می‌شود و به هر کدام برچسبی زده می‌شود، نه تنها از سوی ثابتی که ابدا عجیب نیست، که از سوی قانعی فرد. این تکه‌های کوتاه شده از گفتگوی آنان را که به اعتصاب آموزگاران و کشته شدن دکتر خانعلی مربوط است بخوانید تا ببینید چرا این کتاب را خاطرات مشترک این دو نفر نامیده‌ام…