دیوان لاهه روز پس از قیام ۳۰ تیر، اعلام کرد که در رسیدگی به اختلاف ایران و انگلیس در مورد مسئله نفت صلاحیت ندارد. دکتر مـصدق به مناسبت تجلیل از شهدای روز ۳۰ تیر کلیه ادارات دولتی را تعطیل کرد و مجلس قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ را «قیام ملی» و شهدای آن روز را «شهدای ملی» نامید.
قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و رأی دیوان لاهه به منزله شکست انگلیس در ایران و پیروزی دکتر مـصدق تلقی شد و تجربه نشان داد که همبستگی مردم زمینه پیروزی بر استبداد و استعمار را…
ساکنان زندان قصر با اعتصاب غذا به استقبال نوروز ۵۷ رفتند. این پیشنهاد یکی از گروههای مذهبی بود که مورد استقبال بسیاری از زندانیان قرار گرفت و حدود ۱۰۰ نفر دست به اعتصاب غذای تر زدند. به گفته مهدی غنی «این حرکت خواستههایی داشت که در آغاز حرکت اعلام شد. کنشگران با قاطعیت اعلام کردند تا پلیس و حاکمیت خواستههای اعلام شده را برآورده نکنند، آنها تا پای جان بر این اعتصاب پافشاری خواهند کرد. خواستهها عبارت بود از: ملاقات حضوری با اعضای خانواده، دسترسی آزاد به نشریات و مطبوعات منتشره، امکان دسترسی به رادیو، امکان دسترسی به کتابهای چاپ شده.»…
هنر شاه حسینی در عرصه مبارزه فقط به زندان رفتن خلاصه نمی شد . فعالان عرصه سیاسی همواره به خاطرداشته و خواهند داشت که او با همه وجود و نه برای مدت محدود که در سراسر عمر از بذل مال و دارایی خود ، از دراختیار گذاشتن امکانات خود همچون باغ کرج برای برگزاری مراسم سیاسی و مذهبی وبرگزاری نمازهای عید، و از ارائه اسناد باغ خود برای رهایی زندانیان سیاسی دریغ نداشت . چه فعالان سیاسی – مذهبی که قبل از انقلاب با اسناد آن باغ آزاد شدند و بعد ازانقلاب به مقامات و مناصب حکومتی دست یافتند وچه کسانی که در دهه های ۱۳۶۰ و۷۰ و۸۰ با آن اسناد توانستند آزاد شوند …
اردشیر زاهدی، وزیر خارجه دوران پهلوی، سفیر پیشین ایران در بریتانیا و آمریکا و همچنین داماد سابق محمدرضاشاه پهلوی روز پنجشنبه ۲۷ آبان در ۹۳ سالگی درگذشت. نزدیکان خانواده زاهدی، با تأیید این خبر گفتهاند که آقای زاهدی صبح روز پنجشنبه در ویلای شخصی خود در سوئیس درگذشته است. اردشیر زاهدی متولد مهرماه ۱۳۰۷ در
برخی احزاب، از جمله حزب توده، خود را در پناه این دروغ که دکتر مصدق دستور مقابله نظامی نداده بود تا ما وارد عمل شویم، پنهان کردند. درحالیکه سرهنگ ممتاز و واحد نظامی محافظ منزل دکتر مصدق به دفاع مسلحانه پرداخته و ساعت ها مقابله و در حال نبرد بودند. مگر معنی مبارزه مسلحانه و دفاع متقابل چیست؟ آن همه کشتار در اطراف منزل نخست وزیر، آیا بیانگر ایستادگی و مقاومت مسلحانه نبود؟ آیا این بی عملی حزب، نیاز به سوال و پرسش داشت؟ اگر دکتر مصدق دستور دفاع و مقابله نمی داد و موافق این حرکت نبود، آیا واحدهای محافظش آن همه جان فشانی می کردند؟ کشته شدن حدود ۳۰۰ تن در حمله به منزل دکتر مصدق، نشان از چه داشت؟ این آخرین پیام دکتر مصدق که تلفنی به حزب می گوید: ” شما به وظیفه میهن پرستانه خود هرطور که صلاح می دانید عمل کنید” به چه معنی است؟ آن وظیفه میهن پرستانه چه بود؟…..
وقتی دکتر مصدق در مخالفت با قانونشکنی شاه (که میخواست به جای دولت، وزیر جنگ و دفاع انتخاب کند) سی تیر سال سیویک استعفا داد، مردم در حمایت از دکتر مصدق یکپارچه قیام کردند و به خیابانها ریختند. بعد به توصیهی انگلستان، شاه قوام السلطنه را نخستوزیر کرد. قوام آمد یک اعلامیهی شدید و غلیظ داد که سیاست را کشتیبانی دگر باید؛ یعنی کسی آمده که مثل مصدق نیست که با مردم با احترام و بر اساس قانون و با حقوق دموکراتیک برخورد کند. قوام صراحتا میگفت هر کس بخواهد با من مخالفت کند، فلان و فلان میکنم. خب این یک رویهی زمامداری از بالاست که مردم را منقاد و ترسخورده و فرمانبر میپسندد. رویهی دیگر هم مشی و منش مصدق است که راز محبوبیت اوست..
به اشکال مختلف نام کسانی که گرایشات ملی داشتند و کم یا زیاد در میان مردم همچنان حرمت دارند برده میشود و به هر کدام برچسبی زده میشود، نه تنها از سوی ثابتی که ابدا عجیب نیست، که از سوی قانعی فرد. این تکههای کوتاه شده از گفتگوی آنان را که به اعتصاب آموزگاران و کشته شدن دکتر خانعلی مربوط است بخوانید تا ببینید چرا این کتاب را خاطرات مشترک این دو نفر نامیدهام…
از وقایع دوران دانشجویی دانشسرای عالی، دکتر توسلی همواره از اعتراض به کنسرسیوم که با اخراج
استاد دانشگاه تهران از جمله دکتر سحابی، مهندس بازرگان و دکتر قریب و تاسیس شرکت «یاد »همراه بود یاد می کرد. استقلال دانشگاه تهران در آن زمان به حدی بود که وقتی وزیر از دکتر سیاسی درخواست کرد که به وزارتخانه برود و در مورد این اعتراض توضیح دهد دکتر سیاسی امتناع کرد و گفت این وزیراست که باید به دانشگاه تهران بیاید….