معرفی کتاب «با مصدق در خلوتش»/ پرویز داورپناه

مرد خیّری ….. که نگران زندگی مصدق در زندان بود، روزی به نزد آیت الله بروجردی رفت تا از نخست وزیر سابق نزد شاه وساطت کند و آیت الله نپذیرفت. در خاطراتش نیز از این ماجرا یاد می کند و می نویسد: مرحوم حاج سید رضا فیروزآبادی به مطب آمد و گفت رفته بودم دیدن آیت الله بروجردی. درخواست کردم نامه ای به شاه بنویسد و خاطرنشان سازد که مصدق به این مملکت خدمت کرده است و نفوذ انگلیسی ها را از کشور قطع نموده، شایسته نیست و به صلاح اعلیحضرت هم نیست که چنین رفتاری با او بشود. روزگار بالا و پائین دارد. تاریخ همه این وقایع را ثبت می کند. آیت الله در پاسخ گفته بودند: “حرف های شما را قبول دارم، اما مصدق به روی انگلیسی ها پنجول زده، شفاعت او دشوار است.”…

غم نان اگر بگذارد

شاعران و نویسندگان قرن معاصر از چه پایگاه طبقاتی‌ای برخاسته‌اند؟ آیا غم نان آنها ریشه در تجربه‌ی فقر دارد یا فضای چپ‌گرایانه‌ی حاکم بر این دهه‌ها است که شعرا و نویسندگان را به این سمت سوق می‌دهد؟ آیا روایت فقر یا ثروت در شعر شعرا و آثار نویسندگان از تجربه‌ی زیسته‌ی آنها می‌آید؟