گویی دولت هایی که از پس هم می آیند با وجود تفاوت های شکلی و ماهوی که با هم دارند در اراده ای نانوشته مبنی بر بیابانی کردن این اقلیم عزمی مشترک دارند. اقلیمی که در برابر این امواج از تهاجم، در حال مقاومتی لرزان و شکننده و با سیلی، چهره رنجور خودرا سبز نگه داشته است.
حمد وحیدی دراین کلنگ برای تخریب از مطالبه مردم شرق مازندران برای اجرای این پروژه !! و تولید ۷۵ هزار شغل جدید سخن ها گفتند. ایکاش ایشان به عنوان وزیر کشور اجازه حضوری مدنی از مخالفان تغییر کاربری ۹۰ هکتاری در این زیستگاه با مرتبت جهانی را بدهند تا مشخص شود از مطالبه کدام مردم شرق مازندران گواه می آورند؟…
در پارهای از گزارشها و تحلیلها در پیرامون این دامنه وسیع از تخریب [ جنگلهای شمال ] حدود ۳۵ هزار واحد فروش املاک و زمین در سه استان شمالی (براساس گزارش مرکز آمار ایران) اشاره میشود که بر سفرهای از نابودی نشسته و ارتزاق میکنند. گرچه چنین شماری، خود نشان از بحران و بحرانزایی است؛ اما به باور این راقم، انگشت اشاره اصلی را باید به سمت دستگاههای اجرائی خدماتی از قبیل سازمان ثبت اسناد و املاک، وزارت نیرو (در آب و برقرسانی)، وزارت مخابرات، وزارت نفت (گازرسانی)، سازمانهای جهاد کشاورزی، شوراهای شهر بهویژه روستا و فرمانداری و شهرداریها دانست که پابهپای این غارت از طبیعت و منابع تولید، همراهی کرده و چشم پوشیدهاند. به نظر میرسد با چنین سرعتی از تخریب در آینده نهچندان دوری، از آنچه از طبیعت بیبدیل شمال میشناختیم، نشانهای نماند…