یک بار حدود ۳۰۰ کودک مهمان ما بودند. ما از چند روز قبل از عید، تمام حیاط و محوطهی زندان را تمیز و تزئین و به در و دیوار کاغذهای رنگی و بادکنک آویزان کردیم. برنامههایی که برای بچهها پیشبینی شدند، از این قرار بودند:بعد از استقبال گرم و پرشور از بچهها، در حدود ساعت ده صبح به مهمانهای کوچولوی خود آبمیوه، میوه یا شیرکاکائو میدادیم. تا ظهر برنامهی حاجیفیروز یا نمایشنامههای کوتاه اجرا میشد. برخی بچهها خودشان داوطلب بودند حاجیفیروز بشوند یا در نمایشنامه بازی کنند. آنها نیز به میدان میآمدند و به بازی گرفته میشدند. بعد موزیک به راه میافتاد و همه وسط حیاط میریختند و بساط رقص و آواز گرم میشد…
هنر شاه حسینی در عرصه مبارزه فقط به زندان رفتن خلاصه نمی شد . فعالان عرصه سیاسی همواره به خاطرداشته و خواهند داشت که او با همه وجود و نه برای مدت محدود که در سراسر عمر از بذل مال و دارایی خود ، از دراختیار گذاشتن امکانات خود همچون باغ کرج برای برگزاری مراسم سیاسی و مذهبی وبرگزاری نمازهای عید، و از ارائه اسناد باغ خود برای رهایی زندانیان سیاسی دریغ نداشت . چه فعالان سیاسی – مذهبی که قبل از انقلاب با اسناد آن باغ آزاد شدند و بعد ازانقلاب به مقامات و مناصب حکومتی دست یافتند وچه کسانی که در دهه های ۱۳۶۰ و۷۰ و۸۰ با آن اسناد توانستند آزاد شوند …
آن زمان مرحوم استوار ساقی رئیس زندان قز ل قلعه بود و مرد خوبی بود. او به من قوت قلب می داد و می گفت نترس اینها چیزی نیست. ساقی ترک زبان بود و وقتی پس از انقلاب محاکمه می شد آقای علی حجتی کرمانی و عده دیگر از مبارزان رفتند و شهادت دادند که ایشان در زندان آدم خوبی بوده و هوای زندانیان را هم داشته است. به همین دلیل وی به چهار سال زندان محکوم شد…
از وقایع دوران دانشجویی دانشسرای عالی، دکتر توسلی همواره از اعتراض به کنسرسیوم که با اخراج
استاد دانشگاه تهران از جمله دکتر سحابی، مهندس بازرگان و دکتر قریب و تاسیس شرکت «یاد »همراه بود یاد می کرد. استقلال دانشگاه تهران در آن زمان به حدی بود که وقتی وزیر از دکتر سیاسی درخواست کرد که به وزارتخانه برود و در مورد این اعتراض توضیح دهد دکتر سیاسی امتناع کرد و گفت این وزیراست که باید به دانشگاه تهران بیاید….
اگر چه سازمانهای مسلح بر اثر فشارهای خارجی (ساواک) یا ضعف تئوریک و اختلافات درونسازمانی به موفقیتهایی که پیشبینی میکردند دست نیافتند، ولی چراغی که در ۱۹ بهمن ۱۳۴۹ روشن شد، نظیر ۱۵خرداد ۴۲ یکی از چراغهایی بود که تا سقوط رژیم گذشته فراسوی مبارزان قرار داشت. شاید بعد از گذشت نیم قرن، عدهای لب به انتقاد از آن جوانان جانباخته بگشایند و حرکاتشان را ماجراجویانه بدانند و خونهایشان را به هدر رفته قلمداد کنند، ولی باید هر مظروفی را در ظرف زمانیاش مورد ارزیابی قرار داد….
بازرگان به رغم این نگرش بعد از کودتای ۲۸ مردا د تغییر عقیده داد و تا پایان عمر از جمله فعالان اصلی عرصه سیاست در ایران شد . ازعلل، عوامل و دلایل این تغییر رویه نه بازرگان ونه کسانی که به شرح زندگی او پرداخته اند به روشنی سخن نگفتهاند ،ولی انچه مسلم است، انگیزه اصلی بازرگان از ورود به دنیای سیاست عمل به وظایف وتکالیف دینی…
در زندان اوین بعد از بازجویی مفصلی که حدود۵/۵ ساعت طول کشید با تهدید و تحقیر به سلول انفرادی که بسیار جای بدی بود و از اول در آنجا بودم، مراجعتم دادند. بعد از چند روز به شدت مریض شدم که در زندان مداوا نشدم. به بیمارستان شهربانی منتقلم کردند و در آنجا بعد از معاینات مفصل که اطبا نظر خوبی درباره ام ندادند، مرخص شدم.