در مازندران دو روز مانده به شب یَلدا مردم دست به کار تهیه مقدمات شب یَلدا میشدند. به خانه پدر و مادر یا پدر بزگ و مادربزرگ رفته، و گاه به همراه خود میوه و خوردنی میبردند. ضمن خوردن تنقلات، میوه(شب چره)؛ کنس kənəs (گُنِدس=ازگیل) به خصوص هندوانه و دیگر میوههای فصل از جمله پرتقال، نارنگی، لیمو شیرین، سیب، انار و….تا پاسی از شب مینشستند و خاطره و قصه تعریف میکنند. مثل «تیرما سیزه شو» و…خیلی جلوتر؛ در شب یَلدا، شیرینی «پشتزیک(pəštə zik) و «شکر لله»(نیشکر) هم پخته میشد. آملیها، پشتزیک مازندرانیها را «کنجه حلوا»(حلوای کنجد) مینامیدند چون برخلاف آنچه خودشان با مردم ساری و بندرگز درست میکردند، گردو و عسل نداشت…