نقش فیضیه دوم در تشدید مبارزه بر ضد رژیم شاه/ گفت و گو با حجت الاسلام مجتبی قائد امینی

در سال54 فضای خفقانی در جامعه ایران حاکم بود. چون شاه و رژیم شاهنشاهی احساس می کردند با دستگیری مبارزان و سرکوب مخالفتها و اعترا ضها بخصوص دستگیری یاران و اصحاب اما م خمینی،علما، اساتید حوزه علمیه قم، دانشجویان، مبارزان، گرو ههای مسلح، روشنفکران و بستن مراکز اعتراضی به خواسته خود می رسند؛ و رژیم شاه فکر می کرد، با سرکوب و خفقان، فضای امنی برای خود می تواند ایجاد کند وآرامش سیاسی بر کشور حاکم شود و جشنهای2500 ساله را نیز برگزار کرد، حزب رستاخیز را تشکیل داد
کد خبر : 2934
تاریخ انتشار : پنجشنبه 5 تیر 1399 - 22:32

گفت و گو با حجت الاسلام مجتبی قائد امینی

س – شما در کدا میک از رویدادهای بزرگ انقلاب حضور داشتید؟

قائد امینی – سال ۴۲ قیام ۱۵ خرداد که با سخنرانی آیت الله خمینی از مدرسه فیضیه شروع شد و با اعتراضی که در فیضیه صورت گرفت و تعدادی از طلاب

و آیت الله شهید و دستگیر شدند و پس از آن در اعتراضاتی که در تهران، شیراز، ورامین و شهرهای دیگر انجام شد و تعدادی از مردم به شهادت رسیدند. این اتفاقات به قیام ۱۵ خرداد معروف شد که سرآغاز نهضت آیت الله خمینی و در طول این سا لها در فیضیه که مرکزیت و آغاز این قیام از آن محل شروع شد، همه ساله به مناسبت ۱۵خرداد و سالگرد قیام و گرامیداشت یاد و خاطره

شهدا مراسمی برگزار می شد.

 من در سال ۵۴ در این برنامه اعتراضی حضور داشتم؛ که بعدها به حماسه ۱۵ خرداد فیضیه معروف شد.

در سال۵۴ فضای خفقانی در جامعه ایران حاکم بود. چون شاه و رژیم شاهنشاهی احساس می کردند با دستگیری مبارزان و سرکوب مخالفتها و اعترا ضها بخصوص دستگیری یاران و اصحاب اما م خمینی،علما، اساتید حوزه علمیه قم، دانشجویان، مبارزان، گرو ههای مسلح، روشنفکران و بستن مراکز اعتراضی به خواسته خود می رسند؛ و رژیم شاه فکر می کرد، با سرکوب و خفقان،  فضای امنی برای خود می تواند ایجاد کند وآرامش سیاسی بر کشور حاکم شود و جشنهای۲۵۰۰ ساله را نیز برگزار کرد، حزب رستاخیز را تشکیل داد و گفتنی های دیگر… مراسم اعتراض خرداد سال ۵۴ در چنین شرایطی برگزار شد که فضای رعب و وحشت را شکست. ماجرا از این قرار بود که طلاب جوان که انگیزه داشتند، روز ۱۵خرداد سال ۵۴ در یادبود شهدای ۱۵ خرداد۴۲ مراسمی برگزار کردند .

س – در حمله به فیضیه در سال ۵۴ چه اتفاقی افتاد؟

قائد امینی – من به اتفاق یکی از دوستانم آقای سید حسن موسوی تبریزی پلاکارد نوشتیم و عکس امام خمینی را شبانه به صورت مخفیانه بر در و دیوار مدرسه

فیضیه نصب کردیم. وقتی صبح روحانیون و طلاب با این صحنه روبرو شدند، شور و انگیزه آنها برای اعتراض ایجاد شد و عصر آن روز مراسم با شرکت صد نفر از جمعیت در مدرسه فیضیه تشکیل شد.

 بعد از تلاوت قران با تعدادی از دوستان صحبت و شعر خواندیم. ازجمله این شعر که «به یاد آریم آن محرم نیمه خرداد،  خروش خشم انسا نهای آزاده، خمینی و خمینیها » و شور و احساسات ضد رژیم شدید شد و طلاب جوان به حالت اعتراض به پا خااستند؛ و با شعار مرگ بر این حکومت یزیدی،  با گرامیداشت یاد وخاطره شهدا و به یاد اما م خمینی به طرف صحن حرم حضرت معصومه که در کنار فیضیه قرار دارد حرکت کردند؛ و با مقابله نیروهای امنیتی روبرو شدند. معترضان به مدرسه فیضیه برگشتند و درگیری بین طرفین تا صبح ادامه داشت و درهای مدرسه بسته و مدت سه روزمدرسه بسته ماند. البته تعدادی توانستند ازمدرسه خارج شوند. در این سه روز پلاکاردها در اطراف مدرسه نصب می شد و افشای جنایات شاهنشاهی ادامه داشت. پرچم قرمزرنگ و سرخ حسینی که روی گنبد امام حسین است روی گنبد مدرسه فیضیه نیز نصب شد که این مسئله ای بس عجیب بود که نماد مقاومت را تداعی می کرد.

 رهگذران در اطراف مدرسه فیضیه شاهد ماجرای زد و خورد بودند. مردم نیز در این سه روز در اطراف مدرسه تجمع کردند که درمحاصره نیروهای نظامی و امنیتی بودند. طلاب با بلندگو اهداف خود را بیان می کردند. و می گفتند که هدف ما ادامه راه شهدای ۱۵ خرداد و مبارزه با ظلم و بیعدالتی است.

 غذا نمی رسید ولی مردم به مقدار کم به طلاب غذا می رساندند؛ و از نا ن های خشکی که از روزهای قبل مانده بود استفاده می شد. نیروهای رژیم از بالای گلدسته های حرم حضر ت معصومه، عکسبرداری می کردند و آنها تصمیم داشتند به مدرسه نفوذ کنند که با مقاومت طلاب روبرو می شدند. در شبهای ۱۶ و۱۷ که در تحصن و محاصره بودیم طلاب بیدارماندند تا مراقب اوضاع باشند.

س – واکنش نیروهای امنیتی چه بود؟

قائد امینی –  روز ۱۷ خرداد گارد شاهنشاهی به قم آمد ودر اطراف مدرسه مستقر و نردبان گذاشتند و به پشت بام مدرسه آمدند و از آنجا به فیضیه حمله کردند و با ددمنشی و به صورت وحشیانه به فیضیه حمله کردند. گارد یها در سال ۴۲ هم تعدادی از طلاب را از طبقه دوم مدرسه به پایین پرت کرده بودند.

با آگاهی از این اتفاق، طلاب همه بعد از حمله، به حجر ه های طبقات پایین رفتند. گارد با شعار جاوید شاه حمله کرد و تحصن را سرکوب کرد و درها را شکست و طلاب را مورد ضرب و شتم قرار دادند. طلاب را با بدنهای مجروح بیرون کشیدند و در دالان با باتوم های برقی می زدند. حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ نفر دستگیر شدند. من از پنجره ای در دیوار مدرسه فرار کردم اما تعقیب شدم و زیر پلی که مسجد امام حسن عسگری (ع) نام دارد محاصره و دستگیر شدم. بازجویی ها و ضرب و شتم شروع شد چون من سال ۵۰ هم سابقه دستگیری داشتم و در قم و در زندان قزل قلعه تهران زندانی بودم. اسم مستعار گفتم و بجای مجتبی قائد امینی، محمد امینی را گفتم تا بازجوها متوجه سابقه من نشوند.

 یکشب که در قم زندانی بودیم از دفاتر آیات عظام برای بازدید آمدند و کسانی که به شدت مجروح شده بودند را از بقیه جدا کردند تا مراجع آنها را نبینند. صبح به طرف تهران و زندان اوین اعزام شدیم و غروب روز ۱۸ خرداد به تهران رسیدیم. آنجا ما را به حالت سجده نگه داشتند و یکی یکی برای بازجویی می بردند و بعد به سلولها می انداختند. بازجویی تا دو ماه ادامه پیدا کرد. تعدادی به سختی شکنجه شدند. کسانی را با آتش فندک می سوزاندند و من این صحنه ها را دیدم. آویزان می کردند و شلاق می زدند؛ و انواع و اقسام شکنجه ها در اوین وجود داشت. سؤال این بود که چه کسی شما را تحریک کرده است و شما تحت تأثیر چه کسی این تحرکات را انجام داده اید؟ در نهایت تعدادی را آزاد کردند و تعدادی را به سربازی بردند و حدود ۶۰-۷۰ نفر از یک تا ۱۵ سال محکوم شدند. من به سه سال زندان محکوم شدم که در خرداد سال ۵۷ از زندان آزاد شدم. به علت برخوردی که با مأمور پلیس زندان داشتم نمی خواستند من را آزاد کنند؛ اما اعتصاب غذا کردم و مجبور شدند من را آزاد کنند، چون فضای سیاسی سال ۵۷ بازتر شده بود و خفقان قبل وجود نداشت.

س – حمله به فیضیه در سال ۵۴ چه نتایجی در بر داشت؟

قائد امینی –   حادثه فیضیه سال ۵۴ تأثیر زیادی در مبارزه داشت و فضای سنگین مبارزه را که نفسها را در سینه حبس کرده بود شکست. برخورد خونین با طلاب در روز ۱۵ خرداد ۵۴ انعکاس گسترده در میان روحانیون، بازاریها، بویژه دانشجویان داشت. تأثیر این اتفاق سبب شد تا سخنرانان در میدان مبارزه فعال تر شوند. آقای فلسفی و برخی از روحانیون این اتفاق را محکوم کرده بودند که آنها نیز دستگیر شدند. آقای فلسفی واعظ توانا به دلیل حمایت از حماسه ۱۷ خرداد فیضیه تا پیروزی انقلاب ممنوع المنبر شدند.

آقای دکتر شیخانی در مرکز اسناد انقلاب اسلامی قم در این رابطه کتابی به نام حماسه ۱۷ خرداد سال ۵۴ فیضیه نوشته اند. در آن کتاب مشخص می شود این حرکت چه نقشی در آن روزگار داشت و حرکت سنجیده ای بود که امیدی به مبارزان داد؛ و جو ناامیدی را شکست از آن پس رژیم فهمید که فضای ایران آرام نیست، بلکه آتشی زیر خاکستر است. مسئله ای که به قیام ۱۹ دی سال ۵۶ قم منجر شد. علت قیام ۱۹ دی این بود که مقاله ای در روزنامه اطلاعات توسط رشیدی مطلق نوشته شد و به آیت الله خمینی اهانت کرد و منجر به قیام شد.

 در چهلم شهدای ۱۹ دی قم، تبریز به پا خاست و تعداد زیادی در تبریز به شهادت رسیدند. بعد از آن یزد به پا خاست و بعد سلسه وار چهلم ها در کشور برگزار شد. اعتراضاتی که ریشه در قبل داشت زمینه را برای خیزش عمومی آماده کرد که منجر به پیروزی انقلاب در سال ۵۷ شد.

س – لطفا در مورد قیام ۱۹ دی توضیح دهید؟

 قائد امینی –  من روز ۱۹ دی ۵۶ در زندان بودم. ولی آنطور که در تاریخ انقلاب اسلامی آمده است روزنامه اطلاعات روز ۱۸ دی مقاله ای با نام مستعار رشیدی مطلق چاپ می کند. این مقاله توهینی آشکار به آیت الله خیمنی بود. طلاب و مردم با خواندن این مقاله به خانه مراجع می روند و اعتراض خود را اعلام می کنند مراجع ازجمله آیت الله نوری همدانی و آیت الله موسوی جلودار این اعتراض بودند که منجر به یک قیام عمومی در قم شد. در این خیزش تعدادی در قم به شهادت می رسند. چهلم این شهدا در ۲۹ بهمن ۵۶ در تبریز برگزار می شود و قیام تبریز را به وجود آورد. در چهلم شهدای تبریز شهر یزد قیام می کند و این مراسم سلسه وار مقدمه قیام نهایی را فراهم می آورد. به نظر من سخنرانی امام خمینی درباره کاپیتولاسیون، اعتراض  خونین ۱۵ خرداد و خیزش مدرسه فیضیه ۱۵ خرداد ۵۴ باعث شد تا اعتراضات مردمی علیه رژیم بیشتر از قبل شود.

منبع: نشریه الکترونیک فجر آفرینان ۳

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.