وقتی مجاهدین خلق اعلام قیام مسلحانه کرد، میثمی هم توسط اسدالله لاجوردی بازداشت شد. من نماینده مجلس بودم و به سرعت پیش حجه الاسلام هاشمی رفسنجانی رییس وقت مجلس رفتم و موضوع را مطرح کردم.
آن موقع مهندس میثمی برای مقابله با سازمان مجاهدین خلق مسعود رجوی گروهی را به نام’ نهضت مجاهدین’ تاسیس کرده بود.
آقای هاشمی گفت: به من گفته اند میثمی تعدادی اسلحه مخفی کرده است و نمی خواهد آنرا تحویل دهد. شما برای ملاقات با ایشان به زندان اوین بروید و از قول من بگویید اگر برای حفظ جان خود و هم گروههایش اسلحه می خواهد ما از سپاه پاسداران هر تعداد اسلحه نیاز داشته باشد به او می دهیم. اما اسلحه های غیرقانونی اش را تحویل دهد.
البته موضوع واقعیت داشت. چون مسعود رجوی؛ میثمی و دوستان او را متهم به خیانت به سازمان و تهدید به ترور کرده بود او مسلح مانده بود.
من به اوین رفتم و پیام هاشمی را رساندم. در نهایت میثمی چند هفت تیر که از دوران مبارزه چریکی شان با پهلوی دوم نگه شان داشته را تحویل داد. ما هم بیدرنگ از آنطرف به دادستانی فشار آوردیم که منجر به آزادی اش شد.
سرگرد بیژن یحیائی، رئیس زندان سیاسی قصر و شکنجه گر معروف زندانهای سیاسی بود. او بزرگترین دُژخیم زندان قصر بوده که تنها از آزار و اذیت و شکنجه دادن به زندانیان سیاسی لذت میبرد. نمونه های شکنجه اش در زندان بدین صورت بود.
آویزان کردن زندانیان از بالای نرده و آنهم بصورت وارونه، یعنی پاها بالا و سر به پائین برای مدت دراز، سرپا [نگه] داشتن رو به دیوار برای مدت دو یا سه روز آنهم شبانه روزی و یا احیاناً گرسنگی، با کف پا و کفش لگد بر دهان و صورت گذاشتن و فشار دادن پا و به فلک بستن و زدن، زدن با باتون و لخت کردن زندانیان برای خاطر نماز خواندن در صبح و شب و یا پخش کردن خرما در روزهای وفات امامان و پیغمبر [!!]، شیشه ی شکسته را در بدن زندانیان کردن و اعمال منافی عفت با جوانان مبارز و ....